نمی تونم انکار کنم از این که اینجا هستم نترسیدم ولی چیزی که من رو میخکوب میکنه چیزی فراتر از یه حس معمولیه...
فکر می کنم نتونم احساسم رو به تو با کلمه بیان کنم...
توی جدی حرف زدن زیاد خوب نیستم ,پرحرف نیستم...
نگاهت مثله روانشناس هاست توی نگاهت پختگی داری...
نمی خوام ناشیانه ابراز علاقه کنم , آدم احساسی هستم , مسلما...
اما سعی می کنم ملاحظه کنم , تو فقط نگاهت می کنی...
هر دو مون می دونیم چرا اینجاییم , تو فقط می خندی و نگاه می کنی...
م.احمد